مروح کن دل و جان را ، دل تنگ پریشان را
گر بِبَری به دلبری ، از سر زلف جانِ من
آنان که به سر مستی ما طعنه زنانند بگذار بمانند به خماری که ز ما هیچ ندانند
ه ,هایش ,همین ,خیال ,قلب ,تو ,دنیا و ,بود اگر ,اگر تو ,این بود ,تو دلمروح کن دل و جان را ، دل تنگ پریشان را
گر بِبَری به دلبری ، از سر زلف جانِ من
آنان که به سر مستی ما طعنه زنانند بگذار بمانند به خماری که ز ما هیچ ندانند
ه ,هایش ,همین ,خیال ,قلب ,تو ,دنیا و ,بود اگر ,اگر تو ,این بود ,تو دل
درباره این سایت